برگی از تاریخ درخشان و قدمت چند صد ساله ارد
به روایت جناب آقای حاج صفدر قاسمی
« آرامگاه خاندان عمادالحسن»
. . . از واقعه تلخی که پیش آمده آنقدر در غصه ام که نمی دانم عنوان مطلب را چه بنویسم ...
برای آگاهی خوانندگان عزیز و شاید تسکین دل مجروح خودم ،تا حدی که از این جریان اطلاع دارم می نویسم.
متاسفانه تاکنون در این ماجرا از طرف هیچکدام از مسوولان محلی و شهرستان گراش واکنش مثبتی دیده نشده است.شاید نوشتن این مطلب تلنگری باشد به غیرت دینی بعضی ها. . . ، به یاد قیامت و ترس از محکمه عدل الهی و چه می دانم شاید به خاطر حفظ آبرویشان در نزد مردم امروز و نسلهای فردا هم که شده به خودشان تکانی بدهند وکاری کنند که بد تر از این نشود وتا جایی که ممکن است این مصیبت را جبران کنندو آستین بالا بزنند و از اتفاقات مشابه جلوگیری کنند.
اشاره ای به پیشینه موضوع:
18سال پیش ( سال 1374 ) در گوشه ای از قبرستان بزرگ وتاریخی ارد واقع در مرکز بخش ارد شهرستان گراش استان فارس، آرامگاه معرف به «خاندان عمادالحسن» در جریانی اتفاقی کشف شد که در حد توان حافظه ام آنچه را که شاهد بودم به طور خلاصه برای آنهایی که درد دین و همت حفظ آثار ملت بزرگ ایران در روح وجان خود دارند به شرح زیر می نویسم.از خوانندگان عزیز انتظار دارم به هر طریقی که برایشان ممکن باشد در رساندن پیام این مطلب به آنهایی که باید بشنوند وقدمی بردارند برسانند و این برادر کوچک خود را هم با نظرات ارزشمند خویش کمک ویاری فرمایند.
درمهرماه 1375 که تازه به عنوان مسوول نمایندگی آموزش وپرورش ارد مشغول خدمت شده بودم،ابلاغیه ای مبنی بر تهیه ی قطعه زمینی برای احداث ساختمان یک واحد آموزشی در ارد از آموزش وپرورش منطقه اوز دریافت کردم.در واقع اخطاریه ای بود که در صورت عدم تامین زمین مورد نیاز،اجرای این طرح در ارد لغو خواهد شد.با توجه به مشکل نبود زمین مناسب از محضر مراجع معظم تقلید استفتتاء شد که از حواشی بسیار قدیمی قبرستان برای این منظور استفاده شود و اجازه فرمودند.
با پیمانکار طرح هماهنگی به عمل آمد و با تحویل زمین عملیات اجرایی ساخت آموزشگاه شروع شد. در ابتدای امر خواستند با لودر زمین را تسطیح کنند.در زاویه جنوب شرقی زمین ، آثاری از بنایی قدیمی و گوشه های چند سنگ قبر که از زیر خاک بیرون زده بود توجهم راجلب کرد. به نظر می رسید آرامگاهی است مربوط به گذشته هایی دور که دارای گنبد بوده ودر اثر عوامل طبیعی در طول زمان تخریب شده است. . .
با همکار عزیزم آقا رضا سعیدیان که مسوول آموزش و امور تربیتی نمایندگی آ .پ ارد بودند وبعضی از دوستان دیگر از جمله آقای عبدالله اسکندری وضعیت را بررسی کردیم وباکمک کارگران مقداری از خاکهای اطراف سنگها را کنار زدیم . با ناباوری مشاهده کردیم سنگ قبرها از قدمت زیادی برخوردارند ومتعلق به یک خاندان از ششصد سال قبل می باشند.کارگرها چند تا از سنگها را خارج کردند .اولین سنگ متعلق به شخصی به نام (فاطمه شهیده )بود. به کارگرها گفتیم دست نگه دارند. از آقای حق شناس پیمانکار طرح هم خواهش کردم تا به خاطر حفظ این آرامگاه وحرمت شهدای آن ،محل اجرای نقشه دبیرستان را چند متر به سمت غرب جابجا کنند. کار سختی بود ولی ایشان با بزرگواری قبول کرد.
ویژگی سنگ قبرها:
1- سنگ قبر «فاطمه شهیده»به صورت مکعب مستطیل با طرح ها وخطوط بسیار زیبا وهنر مندانه حکاکی شده بود.ابتدا یک کرسی سنگ برش داده شده به نحو زیبایی روی قبر چیده شده بود و بر روی آن یک ردیف سنگ که با مهارت فوق العاده بر روی سکوی اول چیده شده بود و آیت الکرسی در اوج زیبایی باخط نسخ بر آن نقش بسته بود. پس از آن سنگ قبر مکعب شکل ، با مهارت بی نظیری نصب شده بود.نوشته های روی این سنگ حاکی ازواقعیاتی بسیار جالب بود:نقش اسامی مبارک چهارده معصوم(علیهم السلام)،بیانگراین نکته مهم بود که این آرامگاه متعلق به یک خاندان شیعه دوازده امامی در ششصد سال پیش است.از دیگر نوشته های روی این سنگ،نام صاحب قبر بودکه به زبان عربی با این عبارت بر آن حک شده بود:
«فاطمه شهیده بنت صاحب العظمه صاحب الشهیدتین عمادالحسن».
دونکته مهم دیگر هم در این جمله نهفته است:
* فاطمه «صاحب قبر» به شهادت رسیده است.
*نام پدر فاطمه شهیده«عمادالحسن» است.
*تاریخ شهادت وی نیز با ذکر روز،ماه وسال قید شده بود که به خاطر ندارم.
2-سنگ قبر«عمادالحسن» پدر فاطمه شهیده، که به نظر می رسید بزرگ این خاندان است.
این سنگ برخلاف سایر سنگ قبرهای آرامگاه، لوح سنگی نسبتا" ساده با ابعاد تقریبی یک متر در چهل سانتی متر بود که بالای سر آن شکسته و بر آن نام عمادالحسن و تا حدی که حافظه ام یاری می کند، این حدیث بر آن نقش بسته بود:
قال رسول الله(ص): القبر روضه من ریاض الجنه.
ودر پایین آن شعری که مولا امیرالمومنین(ع) بر روی قبر حضرت سلمان (ره) نوشت به چشم می خورد:
وفدت علی الکریم بغیر زاد من الحسنات والقلب السلیم
وحمل زاد اقبح من کل شیء اذا کان الوفود علی ا لکریم
متاسفانه نام پدر عمادالحسن وتاریخ وفات وی را به خاطر ندارم.
دو سنگ دیگری که از زیر خاک خارج شده بود، متعلق به قبور دو تن از پسران عمادالحسن بود.
3-«رکن الدین محمود ابن الصاحب العظمه عمادالحسن»
4- «رئیس فخرالدین عبدالکریم ابن الصاحب الاعظم عمادالحسن».
با توجه به اهمیت تاریخی و دینی این آثار ،از کارگران خواستم که از کاوش وخاکبرداری بیش از آن خود داری کنند تا مسوولان مربوط با شیوه های تخصصی نسبت به این مهم اقدام کنند.
به نظر می رسید با توجه به وضعیت و ابعاد آرامگاه،حد اقل 6 تا 8 سنگ قبر سالم دیگر زیر خاکهای آرامگاه موجود باشد . انتظار می رفت با خواندن سنگ نوشته های سایر قبور بتوان به اطلاعات ذی قیمتی از این خاندان و کیفیت شهادت دو شهیده این مجموعه واسراری از گذشته های دور مردم ارد دست یافت...
برای حفاظت از سنگهای خارج شده ،توسط دهداری وقت ارد تحویل گرفته شدند و مقرر شد که پیگیری های لازم برای حفاظت از سنگها وآرامگاه صورت بگیرد. به یاد دارم در یک مرحله این سنگ ها توسط دهداری به نمایشگاه هفته فرهنگ لارستان انتقال داده شد که متاسفانه برخی از سنگ ها از جمله آیت الکرسی زیبای قبر فاطمه شهیده و سنگهای کرسی زیر آن از جمله سنگ نوشته های آیت الکرسی ونیز سنگ قبر عمادالحسن به ارد برگردانده نشده بود. قرار شد پیگیری لازم به عمل آید.
کمتر از یک سال پس از این ماجرا به آموزش وپرورش جهرم منتقل شدم و نمی دانم بر سر آن ها چه آمد.
ناگفته نماند که از اولین روزهای کشف آرامگاه خاندان عمادالحسن، به شدت دلواپس تخریب شدن آن بودم وبارها از مسوولان وخیرین خواستم که در جهت حفاظت از آن کاری کنند ولی هیچگاه موضوع از طرف مسوولان محلی وشهرستان جدی گرفته نشد و اقدامی برای حفاظت از این گنجینه تاریخی - مذهبی صورت نگرفت . این موضوع همواره برایم دلمشغولی بزرگی بود.
در تاریخ 15 دی ماه 1393 که برای خدا حافظی سفر پیاده روی کربلا به ارد رفته بودم، شنیدم در جریان آماده سازی زمین محدوده ی اطراف آرامگاه خاندان عمادالحسن برای یک طرح عمرانی خیر ساز،علی رغم تذکر مسوولان وافراد دلسوز، آرامگاه ذکر شده توسط فردی خاطی و ناآگاه به وسیله لودر تخریب شده است . این خبر یکی از خبر های بسیار ناراحت کننده ای بود که در طول عمرم شنیده بودم... روز بعد،پس از اقامه نماز جمعه با تاثر وناراحتی موضوع را با مسوولان محلی (امام جمعه محترم،بخشدار،دهیار،واعضای شورا )وبعضی از معتمدین مطرح کردم ولی حساسیت قابل توجهی از آنان ندیدم .
یکی از دوستان گراشی به نام آقای صلاحی نیزکه در حال نوشته کتاب مفصلی در باره شهرستان گراش هستند از طریق فرمانداری پیگیر موضوع شدند تاشاید مسوولین بلند پایه شهرستان نسبت به این حادثه تلخ واکنش مثبتی نشان دهند ولی تاکنون با گذشت چندین ماه هیچگونه اقدامی مشاهده نشده است.انگار که به قول شاعر:
(در مزار آباد .................................... .................................................... )
واقعا" در شگفتم که چگونه مسوولان شهرستان می توانند در قبال چنین موضوع مهمی اینگونه بی تفاوت باشند. از مردم ارد هم که همواره در امور دینی ،انقلابی وخیرات منطقه پیشگام بوده اند نیز انتظار دیگری داشتم ...
در ادامه برای آشنایی بیشتر خوانندگان عزیز نمونه هایی از تصاویر سنگهای استخراج شده آرامگاه در سال 1375 را که در جریان تدوین طرح توجیهی بخش ارد در سال 1382 توسط آقای هاشم محمودی زاده عکس برداری و برایم ارسال شد، با زیر نویس در حد برداشت خودم درج می نمایم:
شماره 1 :
این سنگ احتمالا"مربوط به قبر فاطمه شهیده است.متاسفانه از سمتی که نام صاحب قبر بر روی آن حکاکی است تصویری برداشته نشده است.
«تیمنا"بذکرالحی الباقی»
حک نام مبارک مولا «علی» (ع)
تاریخ وفات:
...نورالله قبرها وبرد مضجعها ومثواها فی ثامن شهرالله الاصم سنه ستین ثمانمائه الهجریه النبویه المصطفویه
....خداوند قبرش رانورانی و آرامگاه وجایگاهش را خنک گرداند در هشتم ماه خدا(رمضان)سال860هجری نبوی مصطفوی
*******************************************************************
شماره 2 :
تیمنا"بذکرالحی الباقی
ارتحل من دارالفنا ...
شعر: «یارب این مرغ بهشتی در فرادیس جنان»
«بر فراز شاخ طوبی...کن مقام جاودان»
...الغرور الی دارالبقا لصدرالمرحوم المغفور الشباب البازل الی جوارالملک الرحیم
رئیس فخرالدین عبدالکریم ابن الصاحب الاعظم عمادالحسن
شعر: دستگیر والدین شانکن خدایا روز حشر
تابرد باخود سوی فردوس شان دامن کشان
----------------------------------------------------------------
رحم الله له و...جعل فی جنت مثواه فی آخر یوم سبت
ثامن ماه مبارک شوال سنه اربع وخمسین وثمانمأیه
خدارحمتش کندو...جایگاهش را در بهشت قرار دهد در آخر روز شنبه
هشتم ماه مبارک شوال سال هشتصدو پنجاه چهار
---------------------------------------------------------------------------------
شماره 4:
یوم ثالث جمادی الثانی سنه سبع واربعین وثمانمأیه
روز سوم جمادی الثانی سال هشتصدوچهل هفت
الی دارالغرور الشباب السعید رکن الدین محمود ابن الصاحب...
------------------------------------------------------------
در پایان از درگاه خداوند بزرگ خواستارم این تلاش اندک را که با امید به انجام وظیفه در پیشگاه با عظمتش برای احیای آثار مذهب حقه ی اهل بیت عصمت وطهارت (علیهم السلام) انجام می دهم بپذیرد و از دوستان واساتیدی که این مطلب را مطالعه فرمودند وبنده را از نظراتشان بهره مند نمودند صمیمانه تشکر می کنم.
ان شاءالله مسوولان امر نیز به وظایفشان عمل کنند. اینجانب از هر گونه همکاری که از عهده ام برآید دریغ نخواهم کرد.
والعاقبه للمتقین
با تشکر مجدد از جناب آقای قاسمی
http://coinsforfree.info/su-game-hack.html